کوثرجانکوثرجان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

❤پرنسس کوثر❤

شهرزاد!!

آخر شبه، میگه بینیم میخاره، اون شربت قرمزه رو بهم بده- حالا قبلا با کلی مکافات میخوردش- میگم: چیز خاصی نیست، اگه فردا هم ادامه داشت، شربتت میدم، اصرررررررررررار میکنه از اونجا که احتمال سرماخوردنشو میدم، میرم شربتو میارم.. بعدبهش میگم: امروز احتمالا باز بدون لباس رفتی بیرون؟ میگه: نه میگم: پس شاید لباست خیس بوده، سرما خوردی، میگه: نه دنبال دلیل جدید میگردم که میگه: رفتم آب بخورم، رفت توی بینیم!!!   پ.ن. میدونه من با آب بازی موقع مسواک مخالفم، میخاد سریع اثراتش رو پاک کنه *** میگم: نزدیک بود لیوان آب بریزه هاااااااااا               میگه: نه، نم...
25 بهمن 1394

هُملت

اخیرا وقتی کاری رو مایل نیست انجام بده، خجالتی میشه میگم کتابو از عمو بگیر             میگه: من خجالت میکشم،  اما موقع بازی با گوشی عمو، شجاع میشه میگم بیا بوست کنم (میدونه از نوع چلوندنه) میگه: نه، خجالت میکشم *** میگه: اگه زحمتی برات نیست، لطفا یه لیوان آب بهم بده *** رفتیم تولد خواهرزاده ام، آخرشب به همه میگه: فردا هم تولد منه، بیاین خونه مون بعدم به من میگه: همـــــــــــــه رو دعوت کردم فردا صبح علی الطلوع: چرا مهمونها نیومدن؟ کیکم کووووووووو؟ شمعم کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ *** میگم: میخام املت درست کنم        ...
12 بهمن 1394
1